مشخصّه هاى فقرایى که محبت به آنها محبت به خداست:
1ـ «اَلَذّینَ رَضُوا بِالْقَلیلِ» کسانى که به کم و اندک راضى اند.
برخى حتى اگر تهى دست نیز باشند طماع و آزمندند، دلشان مى خواهد ثروتمند باشند و بهره شایان از دنیا ببرند و اگر دستشان مى رسید، فراوان از نعمت هاى دنیا بهره مى بردند و به کم و اندک راضى نمى شدند؛ ولى دستشان نمى رسد ـ دوستى این قسم فقیران مطلوب نیست، بلکه دوستى فقیرانى مطلوب و محبت به آنها محبت به خداست که به کمِ دنیا راضى و قانع شده اند و چشم به نعمت هاى دنیا و مال مردم، ندوخته اند.
2ـ «وَ صَبَرُوا عَلَى الْجُوعِ» ویژگى دوم: تحمل و صبر بر نادارى و بى تابى نکردن بر گرسنگى است.
برخى از فقرا دایم آه و ناله سر مى دهند و از خدا گلایه مى کنند که ما چه گناهى داشتیم که به فقر و تنگدستى مبتلا شدیم؛ ولى برخى وقتى به فقر مبتلا مى گردند ـ البته ابتلاى آنها به فقر، از روى کوتاهى و تقصیر نیست، چون در آن صورت، مرتکب گناه شده اند؛ بلکه عوامل خارجى و حوادث طبیعى موجب فقر آنها گردیده است؛ سیل و زلزله اى رخ داده و هستى و زندگى آنها را نابود ساخته است ـ گر چه بر اثر فقر غذاى کافى و امکانات زندگى کافى به آنها نمى رسد، ولى آه و ناله سر نمى دهند و شکوه و گلایه نمى کنند و بر آن فقر صبر مى کنند؛ حتى سعى دارند فقر خود را پوشیده دارند و نمى گذارند دیگران از وضع آنها با خبر شوند:
«یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ...»(بقره/273.)
از فرط عفاف چنانند که هر کس از حال آنها بى خبر است، پندارد غنى و بى نیازند.
اینان در عین صبر و بردبارى، تلاش مى کنند احتیاجى به مردم نداشته باشند و در حد ضرورت رزقى به دست آورند. 3ـ «وَ شَکَرُوا عَلَى الرَّخاءِ» و بر خوشى و نعمتى که بدان ها رسد شاکرند.
وقتى خداوند به آنها نعمتى مى دهد و در گشایش زندگى و رفاه قرار مى گیرند، خداى را فراموش نمى کنند و به شکر او مى پردازند.
4ـ «وَ لَمْ یَشْکُوا جُوعَهُمْ وَ لا ظَمَائَهُمْ» و از گرسنگى و تشنگى شکوه نمى کنند.
این ویژگى لازمه و نتیجه صبر است؛ وقتى انسان صبر و تحمل پیشه سازد، پیش مردم از گرسنگى و تشنگى خویش شکایت نمى کند.
5ـ «وَ لَمْ یَکْذِبُوا بِاَلْسِنَتِهِمْ» و هرگز زبان خویش را به دروغ نمى آلایند.
برخى از فقرا براى کمک گرفتن از دیگران دروغ نیز مى گویند، خُرد را کلان مى نمایانند، نیاز و مشکل خویش را چند برابر جلوه مى دهند، تا رأفت و ترحم و دلسوزى دیگران را به خود جلب کنند. بالطبع فقرا بیشتر در معرض این خطرند که در هنگام کمک خواستن از سایرین دروغ بگویند؛ ولى فقرایى که محبوب خداوندند، هیچ گاه دروغ نمى گویند.
6ـ «وَ لَمْ یَغْضِبُوا عَلى رَبِّهِمْ» و بر خداى خویش خشم نمى گیرند.
وقتى بر فقر صبور و بردبارند و از آن شکوه نمى کنند، بر خدا نیز خشم نمى گیرند. نه تنها نزد مردم، آه و ناله سر نمى دهند و زبان به شکوه نمى گشایند، در دل نیز از خدا گله اى ندارند، حال یا معرفت و شناخت آنها به توحید، به حدى رسیده که مى دانند مصلحت مؤمن در چیزى است که خدا بر او پیش آورده، یا اگر معرفت آنها به این حد نرسیده باشد، لااقل مى دانند شکایت از خدا شایسته مؤمن نیست.
7ـ «وَ لَمْ یَفْرَحُوا بِما اتاهُمْ» و بر آنچه به دست آورده اند شادمان نمى شوند.
شرح و توضیح
دو ویژگى اخیر، از سایر ویژگى ها مهم تر است و به معناى فرموده خداوند است که: «لِکَیْلا تَأْسَؤا عَلى ما فاتَکُمْ وَلاتَفَرَحُوا بِما اتاکُمْ»(1)
هرگز بر آنچه از دست شما رود دل تنگ نشوید و بر آنچه به شما رسد، خوشحال نگردید.
براى آنها داشتن و نداشتن مال یکسان است، چنان دل بستگى به دنیا ندارند که اگر چیزى به آنها برسد، خوشحال و مغرور شوند و اگر چیزى از دست دادند، چنان ناراحت شوند که نتوانند خود را کنترل کرده و بر اعصابشان مسلط شوند. اینها نشانه کم ظرفیتى و ضعف ایمان است.