از اینکه در برخى از روایات وارد شده که دشمن اهل دنیا باشید، نباید پنداشت که با هر کس که به برخى از ویژگى هاى دنیاپرستان متصف گردیده دشمنى ورزیم،ولو او مسلمان و شیعه باشد: مثلا اگر دیدیم کسى پرخور است، با او دشمن شویم! نباید با مؤمن دشمن بود، حتى اگر گناهکار باشد، بلکه باید عمل ناشایست او را دشمن داشت.
در روایتى وارد شده است که وقتى خدا کسى را دوست بدارد، هرگز با او دشمنى نمى کند و اگر کار ناشایستى از او سرزد، تنها آن کار بد را دشمن مى دارد. در مقابل خداوند با کافر دشمن است و حتى اگر هزاران کار نیک نیز انجام دهد، با خودش دشمن است، ولى کارش را نیک مى شمرد. پس از دیدگاه اسلام قوام شخصیت انسان، به ایمان و کفر است، آن ایمان و کفرى که در دل انسان ریشه دارد. اگر گاهى، در عمل، از مؤمن انحرافى سر مى زند و یا از کافر کار خوبى سرمى زند، موجب تغییر هویت و شخصیت آن دو نمى گردد. گفته خداوند در حدیث معراج که اى پیامبر، اهل دنیا را دشمن بدار، نباید موجب گردد با هر کسى که صفت زشتى از او سرزد دشمن شویم، اگر چنین باشد، شایسته است هر کس در ابتدا با خود دشمنى کند، چون در هر یک از ما برخى از ویژگى هاى اهل دنیا وجود دارد.